پرهام آقای خاص!
به نام خدا سلام. ما فردا داریم می ریم تهران. شاید تا مدتی نتونم این جا چیزی بنویسم البته لپ تاپم رو می برم و اگه فرصتی شد می نویسم. به هرحال الان به طور خلاصه چند تا مطلب رو می نویسم: ۱) کار پرهام دیگه به این مرحله رسیده: پریز و درآوردن سیم تلفن از اون و دوباره فشاردادنش! و من پشت صحنه همش دارم می گم: مامان یواش! مامان ولش کن! ماماننننننننن! ۲) چند شب پيش رفتیم فروشگاه کیان سنتر و به دلیل ضعف من رفتیم طبقه ی بالای فروشگاه و غذا سفارش دادیم. بچه ام برای اولین بار نشسته بود پشت میز رستوران! و کلی ذوق می کرد! به ادمها می خندید و سیب زمینی سرخ کرده می خورد و هی چنگالهای پلاستیکی رو می انداخت زمین و به آقای چاقی که با خانمش داشتند می...
نویسنده :
مامان پرهام
14:22